شعر عاشقانه 93
شعر عاشقانه 93

تو آنگونه مرا دوست میداری که دلت دوست دارد ، من آنگونه تو را دوست دارم که خدا دوست دارد ، فرقش چیست ؟ تو از من روزی خسته میشوی اما من هر روز عاشقتر می شوم ! اتاقو پر کرده صدای هق هقم / الان پشیمونم که یه عاشقم / هر کی دلش شکسته می دونه / چقدر سخت می گذره این دقایقم . شعر عاشقانه مهربانیت را به دستی ببخش که میدانی با او خواهی ماند وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت دارد . خیال می کردم عشق عروسکی است که می توان با آن بازی کرد ، ولی افسوس اکنون که معنی عشق را درک کرده ام فهمیده ام که خود عروسکی هستم بازیچه ی دست سرنوشت . خداوندا به پیمان مقدس دوستی سوگند ، بهترین درودهایم نثار آنانی باد که کاستی هایم را می بینند و باز دوستم دارند . عشق یعنی خون دل یعنی جفا / عشق یعنی درد و دل یعنی صفا / عشق یعنی یک شهاب و یک سراب / عشق یعنی یک سلام و یک جواب / عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز / عشق یعنی عالمی راز و نیاز تیک ، تاک ، تیک ، تاک ، بسه دیگه ساعت سرمو بردی ، می دونم با تیک تاک کردنت می خوای بگی تو تنهایی ، آره تنهام ، لازم نیست به رخم بکشی .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: